غوغای شنای پروانه در جنوب شهر و داستان های هیجان انگیز پشت آن
محمد کارت فیلمساز جوانی است که به واسطه ساخت مستندهای اجتماعی توانسته است نظر بدنه سینما و منتقدان را به خودش جلب کند. کارت بعد از ساخت چندین مستند و فیلم کوتاه داستانی سال ۱۳۹۸ به سراغ ساخت فیلم شنای پروانه به تهیه کنندگی رسول صدرعاملی رفت. فیلمی که جواد عزتی و طناز طباطبایی و امیر آقایی و علیرضا داودنژاد و مه لقا باقری در آن بازی کردند.
شنای پروانه سال ۱۴۰۰ اکران عمومی شد و سپس در فیلیمو اکران آنلاین خودش را پشت سر گذاشت که توانست رکورد بیننده در اکران آنلاین را با ۵ میلیارد فروش بشکند. همچنین فیلیمو به عنوان بزرگترین VOD ایرانی شنای پروانه را به صورت اختصاصی نمایش می دهد.
محمد کارت متولد سال ۱۳۶۵ در شهر شیراز است و لیسانس کارگردانی سینما دارد. او در آثاری همچون « چه خوبه برگشتی » و « عصبانی نیستم » به عنوان بازیگر حضور داشته اما عمده شهرتش بابت ساخت مستندهایی نظیر « آوانتاژ » و « خون مردگی » است. « شنای پروانه » نخستین اثر بلند سینمایی او محسوب می شود.
یکی از ویژگی های مثبت محمد کارت به عنوان کارگردان، سابقه مستند سازی او در کنار ساخت فیلم کوتاه است. کارگردانی که موفقیت های بین المللی قابل توجی با ساخت آثاری همچون « آوانتاژ » بدست آورد. کارت حتی در کارگردانی مستند هم رگه هایی از قصه گویی را به تصویر می کشید و به همین دلیل است که « شنای پروانه » نیز در بخش روایت، اثری سر راست محسوب می شود که به دور از اداهای تکنیکی، قصد خود را به سادگی روایت می کند. تلاش فیلمساز در این خصوص قابل ستایش است اما فیلمنامه « شنای پروانه » ایراداتی داشته که مانع از توفیق اثر می شود.
قصه « شنای پروانه » با یک غافلگیری و تراژدی بزرگ آغاز می شود و نوید ماجرای پرکشش را می دهد. اما پس از این آغاز کوبنده و شروع پرده دوم، فیلم از تکاپو افتاده به ورطه تکرار می افتد. در میانه فیلم، حجت برای یافتن عامل انتشار کلیپ پروانه، به این سو و آن سو می رود و با شخصیت هایی مواجه می شود که دقایق زیادی از فیلم را به خود اختصاص داده اند اما تاثیری در پیشبرد فیلمنامه ندارند. در واقع فیلمساز در پرده دوم، به دنبال به تصویر کشیدن جامعه خلافکار و معتادان پایین شهر بوده تا به تصویری دقیق از شرایطی که حجت و هاشم در آن رشد کرده اند برسد. اما مشکل بزرگ اینجاست که این خرده روایت ها در حد چند اپیزود کوتاه مستقل باقی مانده اند که ارتباطی با کلیت قصه ندارند و سکانس هایی زائد یا حداقل، خنثی محسوب می شوند.
تماشای آنلاین: پخش فیلم سینمایی شنای پروانه در فیلیمو
شنای پروانه در بخش سودای سیمرغ و نگاه نو سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
داستان شنای پروانه
تذکر: در صورتی که هنوز فیلم را تماشا نکرده اید این قسمت را نخوانید. حاوی اسپویل است!
پروانه (طناز طباطبایی) به گاراژ صافکاری برادرشوهرش حجت (جواد عزتی) میرود و از او میخواهد تا جلوی همسرش هاشم (امیر آقایی) را بگیرد. هاشم به خاطر فیلمی که از شنای پروانه در استخر در فضای مجازی پخش شدهاست، به همراه نوچههایش برای انتقامجویی به استخر رفته و مشغول تخریب آن است. در راه بازگشت از استخر، هاشم پروانه را با ضرباتی میکشد.
دادگاه حکم به اعدام هاشم میدهد. حجت و پدرش (نادر شهسواری) برای رضایت گرفتن نزد پدر پروانه (علیرضا داوودنژاد) میروند. پدر پروانه میگوید فقط در صورتی رضایت میدهد که پخش کننده فیلم پیدا شود. پلیس گفتهاست سیم کارتی که اولین بار فیلم را پخش کردهاست متعلق به فردی به نام رضا زارع است که اخیراً از کمپ ترک اعتیاد فرار کردهاست. حجت همراه مصیب (مهدی حسینینیا)، دوست صمیمی هاشم، به دنبال رضا میگردند. ولی دوستان رضا میگویند او مردهاست.
حجت با راهنمایی هاشم، به سراغ افرادی که با هاشم کار میکردهاند، میرود. از جمله اشکان (علی شادمان) که کارگاه تولید مشروب دارد و شاپور (پانتهآ بهرام) که یک قمارخانه را اداره میکند. ولی هر دو نفر دست داشتن در قضیه پخش فیلم را رد میکنند. روز بعد پلیس تمام افرادی که حجت به سراغ آنها رفتهاست را دستگیر میکند. نوچههای آنها حجت را مسئول گزارش آنها به پلیس میدانند و به خانه او حمله میکنند. حجت به همراه شوهرخواهرش محمد (ایمان صفا) افرادی در محل که سابقه آدمفروشی داشتهاند را میرباید و تحت فشار قرار میدهد. اکبر کنتی (بهروز پناهنده)، یکی از ربودهشدگان اعتراف میکند گزارش کار او بودهاست که به دستور زنی که ادعا میکردهاست که همسر صیغهای حجت است، انجام دادهاست. حجت زن (آبان عسگری) را با یک تصادف ساختگی به گاراژ خودش میکشاند و تحت فشار قرار میدهد. زن اعتراف میکند فیلم گرفتن از پروانه و اجیر کردن اکبر را با تهدید مصیب انجام دادهاست.
حجت مصیب را میرباید. مصیب به همه چیز با انگیزه انتقامجویی از هاشم اعتراف میکند و میگوید چند سال قبل هاشم چند نفر را اجیر کردهاست که مصیب را بربایند و به او تجاوز کنند. او همچنین میگوید دستگیر شدن حجت به جرم قاچاق و به دنبال آن سقط جنین و نازا شدن افسانه (مهلقا باقری)، همسر حجت، هم زیر سر هاشم و مصیب بودهاست. همچنین میگوید حجت چند بار هم ناخواسته بار شیشه برای آنها قاچاق کردهاست.
حجت مقداری پول از مصیب میگیرد تا او را آزاد کند. سه کیلو و نیم شیشه (مقداری که حکم آن اعدام است) تهیه میکند و آن را در خانه مصیب جاسازی میکند و پلیس مصیب را دستگیر میکند. در آخرین صحنه فیلم حجت به خانوادهاش میگوید هنوز نتوانستهاست پخش کننده فیلم را پیدا کند.
شاید برایتان جالب باشد: آرشیو کاملی از فیلم سینمایی ایرانی
«شنای پروانه» در بخش سودای سیمرغ و نگاه نو سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست نظر منتقدان را به خود جلب کند و همچنین ضمن برنده شدن شش سیمرغ، عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را نیز از آن خود کند. اگرچه فیلم در بخشهای بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه نامزد شده بود، اما نتوانست در این بخشها سیمرغ را به دست بیاورد. فیلم شنای پروانه درباره زنی به نام پروانه (طناز طباطبایی) است که فیلمی از او در حین شنا در استخر، در فضای مجازی منتشر میشود. حالا هاشم (امیر آقایی) شوهر پروانه که از گندهلاتهای محل و برای خود گردن کلفتی است، به همراه حجت (جواد عزتی)، به دنبال انتقام گرفتن از کسی هستند که این فیلم را منتشر کرده است.
فیلم «شنای پروانه» نشان داد که کارگردان موضوعات اجتماعی، بهویژه موضوعات معطوف به موادمخدر و فقر و حاشیه شهرها و از سوی دیگر، اوباش و قمهکشها را جدی گرفته است. این اثر، فیلمی غافلگیرکننده نبود، اما میتوان نمای کلی و کانون آن را به خوبی درک کرد. محمد کارت، کارگردان فیلم، پیش از این توانست با ساخت مستند «آوانتاژ»، قشر اوباش و توزیعکنندگان موادمخدر و مشروبات الکلی را به خوبی شناخته و در کالبدی درام، یک موقعیت اجتماعی را به تصویر بکشد. او با توجه به قدرت تصویر و انعکاس آن، ذهن مخاطب را از ابتدای فیلم درگیر موضوعی کرد که شاید برای مخاطب تازگی نداشته باشد و با گذشت نیم قرن از ساخت فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی، آن را به شکلی دیگر بازخوانی کند.