رشد فردیسبک زندگی

مبارزه با تنبلی و دلایل به تعویق انداختن کارها

در این مقاله می خواهیم در مورد غلبه بر تنبلی صحبت کنیم. من می خواهم برای آن دسته از افراد که هدف مهمی دارید ولی هیچ تلاش و کوششی نمی کنید، اقدام نمی کنید، جلو نمی روید. می خواهم نکته هایی را در ادامه بهتون بگم که مطمئنم ردپای تنبلی و اقدام نکردنتان در این ها پیدا می کنید. با ما همراه باشید.

چطور از تنبلی دوری کنیم؟

من اول می خوام یک چندتا سوال از شما بپرسم و این سوال را در دفترچه خودتان بنویسید. این مباحثی رو که به شما می گویم نیاز داره که هر شخص، آن را چند بار بخواند، شاید دفعه اول، اصول و کلیاتش رو یاد بگیرد و دفعه دوم جزئی تر این ها رو یاد بگیرد و به کار ببندید. در چه موارد مهمی کارها را به تعویق می اندازید و تنبلی می کنید؟ این سوال رو بنویسید، سر تکون ندید الکی!، بنویسید تا به خوبی درگیر آن شوید.

همچنین بخوانید، ۲ راز رسیدن به ثروت از نگاه کوین ترودو : آموزش، تغییر پذیری

به خودتان چه می گویید؟

در چنین مواردی معمولا به خودتان چه می گویید؟ یعنی چرا آن را به تعویق می اندازید. خب شما فرض به فرمایید دارید خودتان را برای یک مسابقه آماده می کنید، می دونید باید تمرین بکنید ولی نمی کنید، چی به خودت میگی؟ میدونی مثلا یک آزمون خیلی مهمی داری و باید یک نمره خاصی درش بیاری ولی جدی نمی خونی درس رو!

تنبلی

می دونی که یک بیزینس در رویات بوده است که بری و موفق بشی، تاثیر گذار باشی، معروف بشی، توی بازار تاثیر گذار باشی ولی نمی کنی وقتت رو تلف می کنی و خودت رو درگیر کار های بیخودی می کنی یا اصلا اقدام نمی کنی و غرغر می کنی، به خودت چی میگی؟ دلیلش چیه؟ این که میگم به خودت چی میگی بعضیا میدونم که در جمع به من می گویند که بزار از فردا!، بزار از شنبه!، بزار از اول هفته، ولی من منظورم این نیست، منظورم این است که چه دلیلی برای خودت می آوری؟ چرا به خودت میگی و میگی خب ولش کن الان.

این خصوصیت چه تاثیر منفی ای در موفقیت شخصی و حرفه ای شما گذاشته است؟ حالا شاید تو درس یا شاید در بیزینست، توی کسب و کارت، در مالی و روابطت، چه تاثیر روی شما گذاشته است. صادقانه بیا از بیرون به قضیه نگاه کن، قضاوتش نکن، از بیرون بی طرفانه نگاه کن، این که انجام ندادی و به تعویق انداختی چه کمکی کرده، چه تاثیر منفی روی شما گذاشته است؟

تنبلی

با غلبه بر این عادت، چه نتایج بهتری می توانید به دست آورید؟

فرض کنید که می توانید بر این تنبلی غلبه کنید، فرض کنید اراده ی آهنینی داشته باشید و یک انگیزه ی پایدار، چه تاثیرات فوق العاده ای روی شما می گذارد. خب طبیعتا به آن رویاها و اهدافت می رسی و تمام اتفاقات خوب بعدش برات می افتد. وقتی که تاثیر گذاری که این می تواند هدف های بزرگ تر و بهتری را دنبال نماید، عزیزانتان را خوشحال می کنید، الگو میشید برای بقیه یا نمی دونم اثر پروانه ای رو شنیدین یا نه که میگه موفقیت شما، فقط برای شما نیست، اثر پروانه ای دارد که موجش به همه جا می رسد. شاید صد ها سال بعد تاثیرش نمایانگر شود.

دلایل به تعویق انداختن کارها

اشکال در هدف

دلیل شماره ی یک به تعویق انداختن و تنبلی کردن، اشکال در هدف است. یک لحظه خوب به من نگاه کنید. ما اگر هدفمان دقیقا مشخص نباشد یا هدفمان، هدفی باشد که هدف شلیه، خیلی شوق بهش نداریم یا هزارتا هدف داریم که همزمان داریم و همه رو دنبال می کنیم. همه ی این اشکالات در هدف باعث می شود که ما در اقدام و جلو رفتن، تنبلی کنیم.

تنبلی

بزارید براتون یکم بازش کنم. مثلا وقتی دقیقا هدفت مشخص نیست، دقیقا برات روشن نیست که چی می خوای، هدفت خیلی مشخص، قابل اندازه گیری و روشن نیست. یکسری کلی هست و تو هم در اقدام روزانه که پله پله باید بری جلو و بهش برسی دقیقا نمی دونی چقدر باید کار کنی و چیکار کنی، مثلا کسی که میگه می خوام یک بیزینس موفق داشته باشم که بیشتر امید و آرزو هست.

همچنین بخوانید، عواملی که ما را خاص تر و متمایز تر از دیگران می کند.

خب چیکار باید بکنی تا یک بیزینس موفق داشته باشی، خب نمی دونی و نمیکنی ولی کار تو این است که اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت خودت رو و بدونی! برای کوتاه مدت دقیقا مثلا تو باید با هزار مشتری بالقوه ارتباط برقرار کنی و سعی بکنی که به صد نفرشون بفروشی، خب این یکسری اقداماتی مشخصی رو دارد که تو می دانی روزانه باید به چند نفر زنگ بزنی یا با چند نفر ارتباط برقرار کنی. متوجه عرض من میشی! ولی وقتی که هدف معلوم و مشخص است، اقدامات هم معلوم و مشخص است، در غیر اینصورت ما اصلا نمیدونیم باید چیکار کنیم.

تنبلی

اهداف عقیم

اهداف عقیم، اهدافی که کوچک هستند، اهدافی که شوق در درون ما ایجاد نمی کنند. این ها هم باعث می شود که ما تنبلی کنیم. وقتی هدفمان طوری نیست که ما رو از جا نمیکنه، اینجوری نیست که ما صبح از شوقش بیدار بشیم، وقتی اینجوری نیست، خب معلومه که تنبلی می کنیم. چون میگید حالا اگر هم بهش برسم که چی! حالا خیلی چیز خاصی هم نیست. اینجوری نیست که واقعا تو رو هیجان زده بکند. برای همین راه حلش این است که اهدافی که انتخاب می کنید، اهدافی باشد که ما رو به شوق بیاورد و بزرگ باشد.

تنبلی

اهداف بسیار متنوع

ما در آن واحد باید روی یک یا نهایتا دوتا پروژه کامل تمرکز کنیم. بعله ممکنه پروژه، کارهای بسیار متنوعی داشته باشد که در برنامه ریزیش می گذارد ولی در کوتاه مدت، تو باید روی یک یا دو پروژه متمرکز بشی و برای همین، وقتی که تو بخوای ده تا پروژه را دنبال کنی، هشت تا کار مختلف رو، روش تمرکز کنی و به نتیجه برسونی که میشه گفت تقریبا غیر ممکن است.

جکوار بنیان گزار علی بابا یکی از سایت های اینترنتی بسیار موفق دنیا می گوید:

اگر آمده اید خرگوش بگیرید و روی زمین ۹ تا خرگوش می بینید، باید فقط روی یکی تمرکز کنید.

یک لحظه به این، تصور کنید، یک اتاق هست و نه خرگوش دارد، نمیشه دنبال همشون بدوم چون همشون در میرن و نمی تونم هیچ کدومشون رو بگیرم. من باید تمرکز کنم روی یکی، آنقدر بدوم دنبالش تا یک جایی، گیرش بیارم و او را بگیرم. یا یک ضرب المثل انگلیسی هست که می گوید که شما در آن واحد نمی توانید دو تا اسب را برانید. برای این که تو نمی تونی چندین کار مختلف رو به بهترین شکل ممکن ببری جلو و به نتیجه برسی!

این معنیش این نیست که انسان نمی تونه در حیطه های مختلف فعال باشه ها، اشتباه برداشت نکن، چرا آدم میتونه یک حیطه رو فعال باشه، موفق بشه، بندازه روی سیستم اتوماتیک، نیرو براش جذب کند، برون سپاری بکند، حضور خودش رو کمرنگ بکند، سیستم سازی بکند و بعد بره حیطه ی بعدی، دوباره جاش بندازه، سیستم سازی کند، نیرو براش جذب کند و به سیستم بعدی برود ولی این که همزمان بخواد در ده حیطه مختلف بری و آن را جلو ببری، تحصیلی، قهرمانی، ورزشی، هنری، بیزینس و… همه رو بخوای ببری جلو به صورت خیلی جدی تقریبا شدنی نیست.

تنبلی

راه حل

چشم انداز ایده آلتان را تعریف کنید، هدف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت خودتان را بنویسید و در نهایت روی یک هدف یا نهایتا روی دو هدف تمرکز کنید.

بلوک های ذهنی

دلیل شماره ۲ تنبلی، بلکو های ذهنی می باشد. بلوک های ذهنی، باور های محدود کننده، مفروضات ذهنی، تفسیر ها و ترس ها می باشند. بلوک های ذهنی، موانع درونی ما هستند که به ما می گویند: نمی شود، نمی تونیم و ما رو به پایین می برند. خب وقتی من به خودم بگم نمیشه و من نمی تونم، طبیعی است که تنبلی می کنم و کار هم انجام نمی دهم. اقدام نمی کنم. چون توی ذهنم و باورم این است که نمیشه و چرا باید بکنم، اگر هم براش اقدام کنم با تمام وجود اقدام نمی کنم، اگر هم برش اقدام بکنم ته ذهنم میدونم که نمیشه، برای همین یک جورایی انرژیش به من جذب می شود و نتیجه نخواهم گرفت. برای همین بلوک های ذهنی خودتان را بشناسید و آنها را از راه بردارید. همچنین می توانید اطلاعات بیشتر در این زمینه را در اینجا مشاهده نمایید.

ممنون که تا انتهای این مقاله همراه ما بودید، چنانچه در این رابطه سوال یا مشکلی داشتید با ما در میان بگذارید تا در کوتاه ترین زمان ممکن پاسخگوی شما عزیزان باشم.-

AmiR

دانشجوی رشته کامپیوتر - نرم افزار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا