نیم نگاهی به سریال وست ورلد : تئوری های جدید
با از راه رسیدن سریال وست ورلد که با رسیدن هر اپیزود تئوری های طرفداران رو رد می کند، و تئوری های جدیدی رو به ذهنمان می آورد، دوباره دیدن قسمت های این اثر خاص، یک دید متفاوتی را به ما می دهد. چون وست ورلد فارق از عالی بودن توی بخش های فنی و داخلی، داشتن یک داستان پیچیده در روایت قصه هم سنگ تموم گذاشته است و کاری کرده که ذهنمان را فقط محدود به وقت هایی که در حال تماشا کردن آن هستیم، نکنیم.
فهرست مطالب
بررسی سریال وست ورلد
ما درباره ی وست ورلد سعی می کنیم از قبل بیشتر در دنیاش غرق بشیم. همش دوست داریم خودمون دربارش، تئوری های جدید بگیم، بیشتر از قبل، معنی تک تک شات هاش رو بفهمیم. این ها چیز هایی هستند که وست ورلد رو تبدیل به سریال معرکه ای کرده است، اما با این که خیلی از بخش های این سریال که اصلی ترین عناصر آن را شکل می دهند از ذهن خلاق جاناتان نولان و لیزا جوی بیرون کشیده می شوند. باید بپذیریم آنها هم برای شروع کردن وست ورلد از ساخته های سینمایی متفاوتی الهام گرفته اند.
وست ورلد یک اثری متفاوت
این سریال، هر بَخشَش از تم اصلی برخی فیلم ها استفاده شده و حتی برخی از بازیگران این سریال، بیش از قبل، وست ورلد رو درک کرده اند. البته پیش از هر چیز، باید به فیلم سینمایی وست ورلد اشاره کرد که اگر این اثر اقتباسی نبود، هیچ وقت اصلا سریال وست ورلد متولد نمیشد.
همچنین بخوانید، بهترین فیلم های هندی
فیلمی که با بودجه ی تقریبا یک میلیون دلاری ساخته شده و جهان اورجینال و غنی ای رو به تصویر کشید که بعد از این همه سال، خلق سریالی با این جذابیت و با نگاه کردن به دقایقش، ممکن شد. با این حال، در سریال وست ورلد، الکس گارلند کسی که توی لحظات فیلم عجیبش که موجودات بر علیه سازندگانشان قیام کردند را به نمایش گذاشت.
وست ورلد و داستان های گارلند
توی این داستان ما رباتی رو می دیدیم که شبیه به انسان ها شد و رسیدن به جهان بیرون تنها آرزویشان بود. بدین ترتیب شباهتی بین WestWorld و داستان های گارلند کم و بیش وجود دارد. در این داستان اثری که ایده هاش بین انسان ها و کلون ها برقرار می کرد و در کل چیز هایی هستند که احتمالا جاناتان نولان موقعه ی ساخت سریال وست ورلد نیم نگاهی بهشون داشته است.
البته به تصویر کشیدن افرادی که زندگشون بر پایه ی تلاش برای سرگرم کردن آدم ها بنا شده و در عین هوشمند بودن، بدون این که بدانند صرفا برای سر نرفتن حوصله ی انسان های دیگه تلاش می کنند. قبلا تو ترومن شو با بازی فوق العاده ی جیم کری و صد البته اِد هَریس مرد سیاه پوش خودمون، توی وست ورلد هم دیده شده است.
فیلمی که یکی دیگر از منابع اقتباسی این سریال به حساب می آید و در نوع خودش اثری لایق تماشا و محترم محسوب می شود. این اثر موقع صحبت درباره ی منابع اقتباس وست ورلد باید از سه گانه فوق العاده ی ماتریکس غافل شد. یکی از اصلی ترین تم های مربوط به ایده ی ساخته شده وست ورلد در آینده ای که شاید هیچ کداممان از زمان دقیقش اطلاعی نداشتیم.
فیلم های علمی تخیلی نباید تا آن اندازه مبارزات دیوانه وار داشته باشند!
البته حتی فارق از این قضیه دی وی لی توی فضاسازی و خیال پردازی هایش چیزهای خاص و متفاوتی را برایمان به تصویر می کشید که بعیده بهشون نگاه کنید و یاد بعضی از لحظات وست ورلد نیوفتید. اون طرف ماجرا ماتریکس شده است که تا قبل از اکرانش خیلی ها معتقد بودند که فیلم های علمی تخیلی نباید تا آن اندازه مبارزات دیوانه وار داشته باشند. با این حال بعد از اکران این فیلم و موفق شدنش در همه ی جلوه ها و صد البته موندنش به عنوان افتخارات سینمای آن سبک از روایتی که همزمان جنگ و صد البته فلسفه سازی و قصه گویی های دیوانه وار می پرداخت، برای همه قابل پذیرش بود.
سبکی که وست ورلد بدون استفاده و تبدیل به اون چیزی که هست، نمیشد ولی بزارید برای تموم کردن این پرونده، سراغ فیلمی برم که کریستوفر نولان یا همان برادر سازنده ی وست ورد میگه تا به امروز صد مرتبه تماشاش کرده است و به تلاش برای یاد گرفتن از روی ثانیه هاش افتخار می کند.
Blade Runner شاهکار ریدلی اسکات شاید اصلی ترین فیلمی باشد که جاناتان نولان با نیم نگاهی به آن، شروع به شکل دادن درون مایه سریال کرده است و سوال درباره ی ماهیت آدم ها و موجوداتی که آرام آرام، انسان و انسان تر می شوند، در واقع همه و همه چیز هایی هستند که دنیای Blade Runner با محوریت آنها شکل گرفته است.
راستی اگر به الهام گرفتن وست ورلد از این اثر سینمایی شک دارید فقط یک بار دیگه سکانس آغازین این سریال و اولین سکانس Blade Runner رو ببینید و متوجه ی این که هر دو با شروع شدن بازجویی یک انسان برای فهمیدن این که سیستمش به مشکلی خورده یا نه، می شوید.
همچنین بخوانید، بهترین فیلم های کره ای